اي پسر برده‌ي قلندر گير

شاعر : انوري

پرده از روي کارها برگيراي پسر برده‌ي قلندر گير
آشيان زين دو شاخ برتر گيرکفر و اسلام کار کس نکند
تو برو مذهب سه ديگر گيراين دو معشوقه‌ي دو قوم شدست
خودسري باش و کار از سر گيرپاي دربند آن و اين چه کني
کم اين مشتي احمق خر گيررهبران تو رهزنان تواند
راه بتخانهاي آزر گيرپيش کين رهبران رهت بزنند